سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خرسندى مالى است که پایان نیابد [ و بعضى این گفته را از رسول خدا ( ص ) روایت کرده‏اند . ] [نهج البلاغه]

ماه مبارک رمضان

 
 
جایگاه و اهمیت شب قدر(جمعه 87 شهریور 29 ساعت 4:1 عصر )

جایگاه و اهمیت شب قدر

 

چنان ‏که درک شب قدر، کاری مشکل است، بیان جایگاه و «قدر» شب قدر عملی است دشوار که تنها راه ‏یافتگان به آن شب عزیز می‏توانند واقعیت و حقیقت آن را بیان دارند؛ چرا که قرآن به پیامبر خدا فرمود: «و تو چه دانی شب قدر چیست؟»

در وصف آن همین بس که «از هزار ماه برتر است» و مسائلی بر قدر و منزلت این شب افزوده است، از جمله:

 

1- نزول قرآن

نزول جامع‏ترین، کامل‏ترین و ماندگارترین کتاب الهی بر عظمت و منزلت شب قدر افزوده است. قرآن خود می‏گوید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرْانَ» ؛ «ماه [مبارک] رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است.» اما در چه شبی از شب‌های آن ماه، قرآن نازل شده است؟ آیه دیگر بیان می‏کند که «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» ؛ «به راستی، آن [قرآن] را در شبی پر برکت نازل کردیم.» و این شب مبارک را در سوره قدر مشخص فرموده که «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» ؛ «به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.» پس باید گفت نزول قرآن در چنین شبی بر عظمت آن می‏افزاید. این نکته را هم اضافه کنیم که این نزول، نزول دفعی است بر قلب رسول گرامی اسلام، نه نزول تدریجی که آغاز آن با آغاز بعثت یعنی بیست و هفتم رجب همراه است.

 

2- تقدیر امور

در نام‏گذاری شب قدر بیان‌های مختلفی وارد شده است: برخی آن را به معنای شبی با عظمت و بزرگ «لَیْلَةُ الْعَظَمَة» گرفته‌‏اند؛ چرا که قدر در قرآن به معنای منزلت و بزرگی خداوند آمده، در آیه‏ای می‏خوانیم: «ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ» ؛ «قدر ندانستند (و نشناختند) خدا را آنگونه که حقّ عظمت او بود.»

«قدر» به معنای تقدیر و اندازه‌‏گیری و تنظیم است. این معنی را هم لغت تأیید می‏کند و هم قرآن و روایات. راغب اصفهانی می‏گوید: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ اَیْ لَیْلَةٌ قَیَّضَها لِأُمُورٍ مَخْصُوصَة » ؛ شب قدر یعنی شبی که (خداوند) برای [تنظیم و تعیین] امور مخصوصی آن را آماده [و مقرّر] نموده است.» و قرآن کریم می‏فرماید: در آن شب «یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ» . «هر کاری بر طبق حکمت [خداوند] جدا (و تعیین و تنظیم) می‏گردد.»

در بحارالانوار روایتی آمده که: «هر کس در شب‏ قدر، از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص) نماز گزارد، خداوند گناهان گذشته او را می‏بخشد.»

و امام صادق علیه‏ السلام فرمود: «التَّقْدیرُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ تِسْعَةُ عَشْرٍ، وَالاِْبْرامُ فی لَیْلَةِ اِحْدی وَ عِشْرینَ وَالْاِمْضاءُ فی لَیْلَةِ ثَلاثَ وَ عِشْرینَ ؛ « تقدیر امور و سرنوشت‌ها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا ‏آن در شب بیست و سوم صورت می‏گیرد.»

و امام رضا علیه ‏السلام فرمود: «... یُقَدَّرُ فیها ما یَکُونُ فی السَّنَةِ مِنْ خَیْرٍ اَوْ شَرٍّ اَوْ مَضَرَّةٍ اَوْ مَنْفَعَةٍ اَوْ رِزْقٍ اَوْ اَجَلٍ وَ لِذلِکَ سُمِّیَتْ لَیْلَةُ الْقَدْر ؛ در آن شب (قدر) آنچه که در سال واقع می‏شود، تقدیر و اندازه‌‏گیری می‏شود، از نیکی و بدی و سود و زیان و روزی و مرگ. به همین جهت نیز شب قدر شب اندازه‌گیری نامیده شده است.»

و طبق روایات فراوانی  سرنوشت افراد برای سال بعد، مانند: رزق و روزی، مرگ و میرها، خوشی و ناخوشی‌ها، حج رفتن و حوادث دیگر زندگی، بر اساس استعدادها و لیاقت‌ها، رقم می‏خورد، و این تقدیر حکیمانه هم، در انسان هیچ گونه «اجبار» و «سلب اختیاری» به وجود نمی‌‏آورد. می‏توان بین تمام اقوال این گونه جمع کرد که در این شب با عظمت و بزرگ، با فرود ملائکه آسمانی، تقدیرات یک سال مشخص و بر قلب حجّت زمان علیه‏السلام عرضه می‏شود.

 

3- سند امامت

شب قدر بزرگ‏ترین سند امامت و تداوم آن در طول زمان است. در روایات فراوانی، وجود شب قدر را در هر زمان دلیل لزوم امامت و بقای آن دانسته ‏اند، لذا سوره قدر به منزله شناسنامه اهل‌بیت علیهم‏السلام شمرده شده است که به برخی روایات اشاره می‏شود:

از امام صادق علیه ‏السلام نقل شده است که فرمود: علی علیه‏السلام زیاد می‏فرمود: هیچ‏ گاه تیمی و عدوی (ابوبکر و عمر) خدمت پیامبر جمع نشدند مگر آن که آن حضرت سوره «اِنّا اَنْزَلْناهُ ...» را با خشوع و گریه می‏خواند، سپس آن دو عرض می‏کردند چقدر رقّت شما نسبت به این سوره شدید است. پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله می‏فرمود: به جهت آنچه چشمم دیده و دلم فهمیده است و به جهت آنچه دل این شخص [یعنی علی علیه‏السلام ] پس از من خواهد دید. آن دو می‏گفتند: مگر شما چه دیده‌‏ای و او چه می‏بیند؟

رسول اکرم فرمود: «هر کس که از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات محروم شده است و محروم نمی‌‌ماند از خیرات شب قدر، مگر کسی که (با اعمال خویش) خود را محروم نموده باشد.»

فرمود: پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله برای آن دو نوشت «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فیها بِاِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ اَمْرٍ» ؛ «ملائکه و روح در آن شب با اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می‏شوند.» آن‏گاه می‏فرمود: آیا بعد از «کُلُّ اَمْرٍ؛ تمام امرها» که خداوند می‏فرماید، چیزی باقی خواهد ماند؟ می‏گفتند: نه. سپس حضرت می‏فرمود: آیا می‏دانید آن کسی که هر امری بر او نازل می‏شود کیست؟ می‏گفتند: تو هستی ای رسول خدا! آن‏گاه می‏فرمود: بله ولی آیا شب قدر بعد از من هم ادامه دارد؟ می‏گفتند: بله. می‏فرمود: آیا [در شب‌های قدر] بعد از من هم آن امر نازل می‏شود؟ می‏گفتند: بله. سپس می‏فرمود: بر چه کسی؟ می‏گفتند: نمی‏دانیم. سپس آن حضرت از سر من (علی) می‏گرفت (و دست را روی سر من قرار می‏داد) و می‏فرمود: اگر نمی‏دانید بدانید، آن شخص پس از من این مرد است.

فرمود: پس آن گاه آن دو نفر همیشه این‏گونه بودند که شب قدر را بعد از پیامبر اکرم صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله به سبب هراسی که بر دل آن دو می‏افتاد، می‏شناختند.»

و در جای دیگر علی علیه ‏السلام فرمود: «به حقیقت شب قدر در هر سال وجود دارد و امر سال در آن شب نازل می‏شود و به راستی برای آن امر صاحبان امری است. عرضه شد آنان چه کسانی هستند؟ فرمود: «اَنَا وَ اَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبی اَئِمَّةً مُحَدَّثُونَ» ؛ من و یازده امام از نسل من که همه امامانی محدَّث می‏باشند ( ملائکه را نمی‏بینند ولی صدای آنها را می‏شنوند). »

و در برخی روایات آمده که خود ولایت علی علیه ‏السلام و ائمه علیهم‏السلام جزء تقدیرات آن شب است  و دستور داده‌‏اند که با مخالفان برای اثبات امامت و بقای آن و زنده بودن مهدی علیه‏ السلام به شب قدر استدلال کنید. آری، بقای شب قدر دلیل محکمی است بر بقای امامت و بقای امامت اقتضا می‏کند حیات و زنده بودن مهدی علیه ‏السلام را و حیات مهدی علیه ‏السلام نشانه حیات مذهب پیشتاز و همیشه در صحنه تشیّع است. لذا اسلام اصیل و قرآن تا ابد زنده است.

 

از اینجا روشن شد که شب قدر، یعنی شب ولایت و امامت و معنای روایاتی که شب قدر را به فاطمه زهرا علیها‏السلام تفسیر نموده  است، روشن شد که حقیقت شب قدر امامت و ولایت است و حقیقت ولایت و امامت زهرای مرضیه علیها‏السلام است.

امام صادق علیه‏ السلام فرمود: «التَّقْدیرُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ تِسْعَةُ عَشْرٍ، وَالاِْبْرامُ فی لَیْلَةِ اِحْدی وَ عِشْرینَ وَالْاِمْضاءُ فی لَیْلَةِ ثَلاثَ وَ عِشْرینَ ؛ « تقدیر امور و سرنوشت‌ها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا ‏آن در شب بیست و سوم صورت می‏گیرد.»

4- بخشش گناهان

یکی دیگر از ویژگی‌های شب قدر بخشش گناهان و عفو عاصیان و مجرمان است، لذا باید تلاش نمود تا این فیض عظمای الهی شامل حال انسان شود. وای به حال انسانی که در شب قدر مورد غفران الهی قرار نگیرد؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‏فرمود: «کسی که شب قدر را درک کند، پس بخشیده نشود پس خدا او را (از رحمت خویش) دور می‏سازد.»

و در جای دیگر فرمود: «هر کس که از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات محروم شده است و محروم نمی‌‌ماند از خیرات شب قدر، مگر کسی که (با اعمال خویش) خود را محروم نموده باشد.»

لذا باید تلاش مضاعف نمود تا غفران الهی در این شبِ بخششِ گناهان شامل حال انسان گردد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‏فرمود: «کسی که در شب قدر به پاخیزد (و آن شب را)  از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص ‏بیدار باشد) گناهان گذشته‌‏اش بخشوده می‏شود.»

در بحارالانوار در ذیل این روایت اضافه شده: «هر کس در شب‏ قدر، از روی ایمان و محاسبه (و اخلاص) نماز گزارد، خداوند گناهان گذشته او را می‏بخشد.»



 
پرهیز از غیبت کردن(چهارشنبه 87 شهریور 20 ساعت 9:44 صبح )

پرهیز از غیبت کردن

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: روزه‏دار، تا وقتى که از مسلمانى غیبت نکند، در حال عبادت است، هر چند در بسترش خفته باشد.

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: هر گاه روزه‏دار، غیبت کند، روزه‏اش را افطار کرده است. (از ارزش روزه‌اش کم کرده است وگرنه از جهت فقهی خللی در روزه‌اش وارد نمی‌‌شود.)   

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: هر کس از فرد مسلمانى غیبت کند، روزه‏اش مى‏شکند و وضویش باطل مى‏شود. (مقصود آن است که غیبت موجب عدم قبولى روزه و ضربه به طهارت باطنى مى‏گردد.) 

 

پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله خطاب به على علیه‏السلام فرمود: اى على! از غیبت و سخن‏چینى بپرهیز؛ چرا که غیبت، روزه را مى‏شکند و سخن‏چینى، عذاب قبر مى‏آورد. 

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: کسی که پیوسته گوشت‏هاى مردم را مى‏خورد (درباره مردم غیبت مى‏کند)، روزه‏دار نیست.  

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: هر کس در ماه رمضان درباره مسلمانى غیبت کند، بر روزه‏دارى‏اش پاداشى نخواهد یافت.  

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: هر کس درباره مرد و زن مسلمانى غیبت کند، خداوند تا چهل شبانه‏روز، نماز و روزه‏اش را نمى‏پذیرد، مگر آن که آن شخص از وى درگذرد. 



 
پرهیز از حرام‏هاى خدا(دوشنبه 87 شهریور 18 ساعت 9:26 صبح )

پرهیز از حرام‏هاى خدا

 

امام على علیه‏السلام: گفتم: اى پیامبر خدا! برترینِ کارها در این ماه چیست؟ فرمود: «اى ابوالحسن! برترینِ کارها در این ماه، پرهیز از حرام‏هاى خداست.»(1)   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: چهار چیز، روزه و کارهاى نیک را خراب مى‏کند: غیبت، دروغ، سخن‏چینى، و نگاه به بیگانه (نامحرم). 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: هر کس ماه رمضان را از روى ایمان و به خاطر پاداش الهى روزه بدارد و گوش و چشم و زبانش را از مردم باز دارد، خداوند روزه‏اش را مى‏پذیرد و گناهان گذشته و آینده‏اش را مى‏آمرزد و به او پاداش صابران را مى‏دهد.             

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: روزه‏دارى، پرهیز از حرام‏هاست، همانگونه که انسان از غذا و نوشیدنى خوددارى مى‏کند.

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: روزه‏دار، اگر زبان و گوش و چشم و اعضایش را نگه ندارد، با روزه‏اش مى‏خواهد چه کند؟

امام باقر علیه‏السلام فرمود: پیامبر خدا به جابر بن عبدالله‏ فرمود: «اى جابر! این، ماه رمضان است. هر کس روزش را روزه بدارد و بخشى از شبش را به عبادت برخیزد و شکم و شهوتش را پاک نگه دارد و زبانش را حفظ کند، از گناهانش بیرون مى‏شود، آنگونه که از این ماه بیرون مى‏شود.»   

جابر گفت: اى پیامبر خدا! این سخن، چه نیکوست!   

پیامبر خدا فرمود: «اى جابر! و این شرط‏ ها چه سخت است!»      

پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: هر روزه‏دارى که در پشت سرِ زنى با دقّت بنگرد، تا حدّى که حجم استخوان‏بندى زن از پشت لباسش براى او آشکار شود، روزه‏اش را افطار کرده است. (منظور این است که ارزش روزه‌اش از بین رفته است وگرنه از جهت فقهی روزه‌اش صحیح می باشد)

 - قال الإمام علیّ علیه‏السلام ـ فی حَدیثِ المِعراجِ ـ  قالَ الله‏ُ تَعالى: «... یا أحمَدُ، لَیسَ شَیءٌ مِنَ العِبادَةِ أحَبَّ إلَیَّ مِنَ الصَّمتِ وَالصَّومِ؛ فَمَن صامَ و لَم یَحفَظ لِسانَهُ کانَ کَمَن قامَ و لَم یَقرَأ فی صَلاتِهِ، فَاُعطیهِ أجرَ القِیامِ و لَم اُعطِهِ أجرَ العابِدینَ» (7) ؛ امام على علیه‏السلام روایت کرد که در حدیث معراج خداى متعال فرمود: «... اى احمد! هیچ عبادتى نزد من، محبوب‏تر از سکوت و روزه نیست. پس، هر کس روزه بدارد، ولى زبانش را نگه ندارد، همچون کسى است که به عبادت ایستاده، اما در نمازش قرائت ندارد. پس به او پاداش ایستادن به نماز را مى‏دهم؛ اما پاداش عبادتگران را به او نمى‏دهم.»   

- قالت فاطمة علیهاالسلام: روزه‏دار، اگر زبان و گوش و چشم و اعضایش را نگه ندارد، با روزه‏اش مى‏خواهد چه کند؟

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: براى کسى که امام را نافرمانى مى‏کند، روزه‏دارى نیست؛ و براى بنده فرارى، تا وقتى که برگردد، روزه‏دارى نیست؛ و براى زن نافرمان [نسبت به شوهرش]، تا وقتى که توبه کند، روزه‏دارى نیست؛ و براى فرزند نافرمان [نسبت به پدر و مادرش] روزه‏دارى نیست تا آن که [نسبت به آنان] نیکى کند. (یعنى روزه این افراد، پذیرفته درگاه خدا نیست.)  



 
میهمانى الهى به چه معناست؟(یکشنبه 87 شهریور 17 ساعت 9:17 صبح )

میهمانى الهى به چه معناست؟

ویژگى برجسته‏‌ای که در فضاى ماه با فضیلت رمضان جلوه‏گر است، وجود زمینه‏ها و ظرفیت‏هایى است که براى میهمانى خداى سبحان فراهم آمده‏اند، آنگونه که پیامبر خدا در توصیف این ویژگى فرمود:

ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت گشته‏اید و از اهل کرامت خدا قرار داده شده‏اید.    

در حقیقت، این ویژگى، سرچشمه همه ویژگى‏ها و برکات این ماه مبارک است. به عبارت دیگر، مى‏توان گفت که میهمانى الهى در این مقطع زمانى، و غذاهاى معنوى ویژه‏اى که خداوند براى پذیرایى از میهمانانش در چنین ضیافتى فراهم ساخته است، ریشه تحوّلات ژرف معنوى‏اى است که در این ماه با فضیلت، بر زندگى انسان سایه مى‏افکنند، و سفره‏اى است گسترده براى همگان که هر کس، مى‏تواند از برکات بى‏شمار آن برخوردار شود.  

 

انسان از نگاه اسلام، ترکیبى از جسم و جان است. همانگونه که جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.

 معناى میهمانى خدا   

نخستین سؤالى که در اینجا مطرح می‌شود، معناى میهمانى خداى سبحان در این ماه و میزبانى او از دوستانش است. مگر همه مردم در همه اوقات، میهمانان خدا نیستند که بر سر سفره الهى فرود آمده‏اند؟   

به علاوه، پایه میهمانى، همان خوردنى و آشامیدنى‏اى است که میزبان براى میهمان فراهم مى‏کند . پس، این چه ضیافتى است که پرهیز از خوردن و آشامیدن، نخستین شرط آن است؟   

پاسخ این سؤال، از تحلیل واقع‏بینانه حقیقت انسان و شناخت بنیادهاى وجودى او به دست مى‏آید . انسان از نگاه اسلام، ترکیبى از جسم و جان است. همانگونه که جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.روشن است که خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّىِ دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا که بدن‏هاى آنان، مثل همگان، در ضیافت همیشگى خدایند، و به تعبیر سعدى شیرازى:   

ادیم زمین، سفره عام اوست                          چه دشمن بر این خوان یغما، چه دوست 

این در حالى است که اغلب دشمنان خدا از این سفره گسترده، بیش از دیگران بهره مى‏برند. نتیجه، این که: ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواسته‏هاى مادّى، هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمى‏رسد، به خصوص که قرآن کریم تصریح مى‏کند: اگر بیم آن نبود که همه مردم به کفر بگروند، کافر به بالاترین امکانات مادّى، نایل مى‏شد:   

اگر بیم آن نبود که مردم (در، گمراهى) امّتِ واحد شوند، براى خانه‏هاى کسانى که به خداوندْ کافر مى‏شوند، سقف‏هایى از نقره و نردبان‏هایى قرار مى‏دادیم که از آن بالا بروند* و براى خانه‏هایشان درها و تخت‏هایى که بر آن تکیه زنند، قرار مى‏دادیم * و [نیز] انواع زیورها را . همانا همه اینها کالاى زندگى دنیایى است و سراى آخرت نزد پروردگارت براى تقواپیشگان است.   

خداى متعال در میهمان‏سراى رمضان، جان‏ها و روح‏هاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدن‏ها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است که جز او، کسى ارزش آن را نمى‏داند. از این رو خداى سبحان فرموده است:   

روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مى‏دهم .   

در حدیثی از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز آمده است:     

اگر نبود این که دنیا در نزد خدا برابر با بال پشه‏اى هم نیست، هرگز در آن، یک جرعه آب نیز به کافر و فاجر نمى‏نوشاند!   

از سوى دیگر، شرایط و آداب این میهمانى، باید هماهنگ با ضیافت جان باشد و طعام و نوشیدنى آن، هماهنگ با ضیافت روح و هدف از آن نیز پدید آوردن تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى انسان و تقویت بنیه روانى او .   

در این زمینه، عالم ربّانى مرحوم شیخ رضا (فرزند فقیه و فیلسوف و عارف بزرگوار، شیخ محمّدحسین اصفهانى) در الرسالة المجدیّة در شرح این سخن پیامبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) که: «در این ماه، به میهمانى الهى دعوت گشته‏اید و از اهل کرامت الهى قرار داده شده‏اید»، چه زیبا نوشته است که:   

بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا که تو در ماه رمضان، در همان خانه‏اى ساکن هستى که در ماه شعبان ساکن بودى و غذاى تو، همان نان و آب‏گوشتى است که در ماه‏هاى دیگر سال مى‏خوردى، [با این تفاوت که] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شده‏اى؛ بلکه روح توست که میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است که روحانى و هماهنگ با روح است .   

دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو، میهمان خانه خدایند؛ لیکن نام میهمان‏سرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آنجا «غرفه‏هاى بهشتى». اینجا غیب است و آنجا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آنجا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمت‏هاى پوشیده و اندوخته هستند و آنجا «میوه‏اى از آنچه برمى‏گزینند * و گوشت بریان پرنده‏اى که میل دارند»(4)    

بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا که تو در ماه رمضان، در همان خانه‏اى ساکن هستى که در ماه شعبان ساکن بودى و غذاى تو، همان نان و آب‏گوشتى است که در ماه‏هاى دیگر سال مى‏خوردى، [با این تفاوت که] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شده‏اى؛ بلکه روح توست که میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است که روحانى و هماهنگ با روح است .

پس نعمت‏ها در هر جهان با پوشش همان جهان، آشکار مى‏شوند و گاهى هم هست که نعمت‏ها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان، به شکل آن جهانى، آشکار مى‏شوند. آنچه در روایات بسیارى آمده که: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یا امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) میوه‏اى از میوه‏هاى بهشت یا جامه‏اى از جامه‏هاى بهشت آورد، گواه این مطلب است . بلکه بالاتر از این، گاهى این امور براى شیعیان خاص نیز فراهم مى‏آید، البتّه به تناسب وسعت وجود و مرتبه‏اى از کمال که به آن رسیده‏اند. بارها و بارها از نزدیک‏ترین خویشانِ سببى و نسبى خود به نظر مى‏رسد که مقصود وى، پدر بزرگوارش شیخ محمّدحسین اصفهانى (کُمپانى) باشد. شنیده‏ام که مى‏گفت:   

«در یکى از روزهاى ماه رمضان، مشغول خواندن زیارت "امین الله‏" در مرقد امیرمؤمنان در نجف بودم . چون به این عبارتِ زیارت رسیدم که: «مائده‏هاى رحمت براى آنانى که از خوان نعمتت روزى مى‏طلبند، آماده است و سرچشمه‏هاى سیرابى براى تشنگان، پُر آب است»، در همان حال که در معناى آن تأمّل و اندیشه مى‏کردم، ناگهان سفره‏اى برایم آشکار شد که طعام‏ها و نوشیدنى‏هاى گوناگون بر آن چیده شده بود، آن چنان که تا آن زمان، تصوّرش را هم نکرده بودم. من مشغول خوردن از غذاى آن بودم و در همان حال به یک مسئله فقهى نیز مى‏اندیشیدم . حالتى شگفت و دهشت‏زا بود! در واقع، حقیقت غذا [ى روح]، همین است که روزه را باطل نمى‏کند ... .»   

شراب طهور در زندگى دنیا، محبّت خداست و بهترین زمانی که براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است که ساقى‏اش، همان میزبانش است .   

هرگز مپندار که تعبیرات این بنده، خیالات و اوهام شاعران یا شطحیّات صوفیان افراطى است . هرگز مباد که از زبان قرآن و حدیث، فراتر روم یا در اعتقاداتم از آنچه خداوند و پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) گفته و به آن فرمان داده‏اند، پیش‏تر روم؛ بلکه مقصود، سخنِ همان خدایى است که در سوره «هل أتى» مى‏فرماید: «خداوند به آنان شراب طهور مى‏نوشاند.» (5) 



 
بهره‏ورى از برکات ماه رمضان(شنبه 87 شهریور 16 ساعت 10:35 صبح )

بهره‏ورى از برکات ماه رمضان

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله:  بدبخت، کسى است که در این ماه بزرگ، از آمرزش الهى محروم بماند.      

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: بدبخت واقعى، کسى است که این ماه از او بگذرد؛ ولى گناهانش آمرزیده نشوند. پس آنگاه که نیکوکاران به جوایز پروردگار کریمشان دست مى‏یابند، او زیانکار (بازنده) مى‏گردد .  

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: هر کس از ماه رمضان بیرون آید، ولى آمرزیده نشود، پس خدا او را نیامرزد!

پیامبر به هنگام ورود به ماه رمضان فرمود: همانا این ماه، شما را فرا رسیده است. در آن، شبى است بهتر از هزار ماه. هر کس از آن محروم ماند، از همه خیر محروم مانده است و جز محروم، از خیر آن بى‏بهره نمى‏ماند.   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: جبرئیل نزد من آمد و گفت: «هر کس ماه رمضان را دریابد و آمرزیده نشود و وارد آتش شود، پس دور باد از رحمت خدا! بگو: آمین»، من هم گفتم: آمین .   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ؛ هر کس ماه رمضان را دریابد، ولى آمرزیده نشود، پس دور باد از رحمت خدا! و هر کس شب قدر را دریابد، ولى آمرزیده نشود، پس دور باد از رحمت خدا!    

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود، تا سال آینده آمرزیده نمى‏شود، مگر آن که روز عرفه را درک کند .

پیامبر به هنگام ورود به ماه رمضان فرمود: همانا این ماه، شما را فرا رسیده است. در آن، شبى است بهتر از هزار ماه. هر کس از آن محروم ماند، از همه خیر محروم مانده است و جز محروم، از خیر آن بى‏بهره نمى‏ماند

ظاهر احادیث فوق، هشدار و بیم دادن است؛ امّا باطن آنها بشارت است، به ویژه احادیث پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله که کسانى را که در این ماه، مشمول آمرزش الهى نمى‏شوند، نفرین مى‏کند و آنان را بدبخت مى‏شمارد. از این رو، عالم ربّانى مرحوم آیة الله‏ میرزا جواد آقا ملکى تبریزى (م 1343 ق) مى‏گوید:   

از رساترین نکاتى که در بشارت به ماه رمضان روایت شده، نفرین پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بر کسانى است که در این ماه آمرزیده نمى‏شوند، آنجا که فرموده است: «آمرزیده مباد کسى که ماه رمضان از او بگذرد و آمرزیده نشود!» 

از آنجا که پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله رحمتى براى جهانیان برانگیخته شده است، این نفرین، بشارت بزرگى به رحمت گسترده و فراگیرىِ آمرزشِ الهى در این ماه است، وگرنه ایشان با آن که رحمتى براى جهانیان است، هرگز مسلمانى را نفرین نمى‏کند، هر چند فردى گنهکار باشد.



   1   2      >




بازدیدهای امروز: 0  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 3852  بازدید


» اشتراک در خبرنامه «